غم عشق

خدایا خیلی خسته ام

بیا عشقم که من تنهایه تنهام..........................میادش بی تو هی غم ها رو
غمهام


باید تاکی بگم تنهاترینم...................................تویی واسم عزیزم بهترینم

غمه تنهاییام شد قده یک کوه..........................همش دارم میپرسم عشقه من
کو؟


بیادت عاشقم من تا همیشه..........................یه لحظم بی تو عشقم نه
نمیشه


شده غم دیگه با تقدیرم همدست....................همش دارم میگم این جمله رو
بس


سره سازش نداره این زمونه............................یه عمره این دل از تنهایی
خونه

 

شاعر:امیر حسینچشمک

+نوشته شده در جمعه 4 مرداد 1392برچسب:,ساعت17:28توسط معصومه | |

تا حالا شده یکی رو دوست داشته باشی اون ندونه

تا حالا شده منتظر یکی یه عمر بشینی ولی اون بهت پشت کنه

تا حالا شده شب و روزت رویای داشتن یکی بشه ولی یه شبه همه رویاهات مال دیگری بشه

تا حالا شده کسیو که دوست داشتی تو رو زیر پاهاش له کنه ازت رد بشه به سادگی

تا حالا شده برای یکی تا صبح اشک بریزی ولی اون اروم بخوابه

تا حالا شده شب جشن عقد عشقتو از نزدیک ببینی و نفس کم بیاری

تاحالا شده.............

 

 

 

+نوشته شده در سه شنبه 1 مرداد 1392برچسب:,ساعت15:7توسط معصومه | |

گل سرخی به من داد.

گل زردی به او دادم....!

برای یک لحظه ی ناتمام  قلبش از تپش افتاد.....!

با تعجب پرسیدم:

مگر از من متنفری......؟

گفتم:

نه باور کن.....نه!!!

ولی چون تو را واقعا دوس دارم

نمیخوام پس از آنکه

از لبانم کام گرفتی برای پیدا کردن گل زرد

زحمتی به خود هموار کنی......

+نوشته شده در جمعه 27 بهمن 1391برچسب:,ساعت20:24توسط معصومه | |